لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 42 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
راهبردهای یادگیری خودتنظیمی
تاریخچه یادگیری خودتنظیمی - Self-regulation learning
تئوری و تحقیق علمی در مورد یادگیری خودتنظیمی، از اواسط دهه ی 1980 در پاسخ به این سؤال مطرح شد که چه طور دانش آموزان به فرآیندهای یادگیری خودشان مسلط می شوند. در واقع از دهه ی 1980 به بعد، یادگیری خودتنظیمی به عنوان راهبردی نو برای کمک به دانش آموزان به منظور تسلط بر فرآیندهای یادگیری و به طور کلی بهبود کیفیت یادگیری، مورد توجه روان شناسان، مشاوران و متخصصان تعلیم و تربیت قرار گرفت. تا قبل از دهه ی 1980، مطالعات در حوزه ی یادگیری خودتنظیمی بر زمینه های گوناگون فردی، خانوادگی و اجتماعی متمرکز بود و پس از آن، این سازه در زمینه ی یادگیری مطرح شد و مورد توجه نظریه های گوناگون روان شناسی از جمله رفتارگرایی - Behavioristic
، شناخت گرایی - Cognitivestic
و ساخت گرایی - Constructivism
قرار گرفت(کدیور،1380).
مفهوم یادگیری خودتنظیمی:
پنتریچ(2002)، یادگیری خودتنظیمی را به عنوان فرآیندی فعال و ساختاری پردازشی تعریف می کند که با آن یادگیرنده اهداف فعالیت های یادگیری، شناخت، انگیزه و رفتار خود را تنظیم و کنترل می کند(محمدامینی،1387). هم چنین نظریه ی شناختی- اجتماعی بندورا(1993)، برای رشد مدل یادگیری خودتنظیمی چهارچوب نظری مناسبی فراهم کرد که براساس آن در هر فرد عامل های بافتی و رفتاری فرصت لازم را، برای کنترل یادگیری دانشجو، فراهم می کنند(نیکوس و جرج - Nikos & George
،2005).
مطابق نظر بندورا -Bandura
(1977)، خودتنظیمی کاربرد توانایی ها و قابلیت های خود هدایتی، خودکنترلی و خودمختاری می باشد.
از نظر وی قابلیت های ذکر شده تحت تأثير باور افراد درباره ي خودكارآمدي در فعاليت ها و رفتارهاي مختلف است .خودتنظيمي، به عنوان كوشش هاي رواني در كنترل وضعيت دروني، فرايندها و كاركردها جهت دستيابي به اهداف بالاتر تعريف شده است (كول، لوگان و والكر -Cole, Logan & Walker
،2011). به طور کلی زیمرمن - Zimmerman, B. J.
(1990)، خودتنظيمي در يادگيري را به مشاركت فعال يادگيرنده (از نظر رفتاري، انگيزشي، شناختي و فراشناختي ) در فرآيند يادگيري، به منظور بيشينه كردن فرآيند يادگيري اطلاق نموده است.
خودتنظيمي رفتار، به استفاده ي بهينه از منابع گوناگون كه يادگيري را بيشينه مي سازد، گفته مي شود. خودتنظيمي انگيزشي، به كاربرد فعال راهبردهاي انگيزشي اطلاق مي شود كه يادگيري را بيشينه مي سازد و ترس و اضطراب را كاهش مي دهد . خودتنظيمي شناختي به كاربرد فعال راهبردهاي شناختي (كه خاص تكاليف هستند ) مربوط مي شود و خود تنظيمي فراشناختي، به كاربرد فعال راهبردهاي فراشناختي (كه راهبردهاي نظارتي و مديريتي هستند ) اطلاق مي شود كه يادگيري را بيشينه مي سازند(زاهد، رجبی و امیدی،1391).
بنابراین، نحوه ي مديريت خودتنظيمي به عنوان يك عامل كليدي در موفقيت تحصيلي كودكان، نوجوانان و بزرگسالان نقش دارد (پاجاراس و واليانته - Pajares & Valiante
،2002؛ کاپرارا، فیدا، وسچیون، دل بوو، وسچیو و باربارانلی - Caprara, Fida, Vecchione, Del Bove, Vecchio & Barbaranelli
، 2008)وبا ارتقاي سلامتي مرتبط است و در كنترل سلامتي اهميت ویژه ای دارد(بندورا،2005).
یادگیری خودتنظیمی بدين معني است كه دانشجو مهارت هايي براي طراحي، كنترل و هدايت فرايند يادگيري خود كسب می کند و براي يادگيري تمايل دارد و قادر است كل فرايند يادگيري خود را ارزيابي - Evaluation
كند و در مورد آن بينديشد(بری -Berry.C.A
، 1992). اسكراو و
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 42 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
راهبردهای یادگیری خودتنظیمی
تاریخچه یادگیری خودتنظیمی - Self-regulation learning
تئوری و تحقیق علمی در مورد یادگیری خودتنظیمی، از اواسط دهه ی 1980 در پاسخ به این سؤال مطرح شد که چه طور دانش آموزان به فرآیندهای یادگیری خودشان مسلط می شوند. در واقع از دهه ی 1980 به بعد، یادگیری خودتنظیمی به عنوان راهبردی نو برای کمک به دانش آموزان به منظور تسلط بر فرآیندهای یادگیری و به طور کلی بهبود کیفیت یادگیری، مورد توجه روان شناسان، مشاوران و متخصصان تعلیم و تربیت قرار گرفت. تا قبل از دهه ی 1980، مطالعات در حوزه ی یادگیری خودتنظیمی بر زمینه های گوناگون فردی، خانوادگی و اجتماعی متمرکز بود و پس از آن، این سازه در زمینه ی یادگیری مطرح شد و مورد توجه نظریه های گوناگون روان شناسی از جمله رفتارگرایی - Behavioristic
، شناخت گرایی - Cognitivestic
و ساخت گرایی - Constructivism
قرار گرفت(کدیور،1380).
مفهوم یادگیری خودتنظیمی:
پنتریچ(2002)، یادگیری خودتنظیمی را به عنوان فرآیندی فعال و ساختاری پردازشی تعریف می کند که با آن یادگیرنده اهداف فعالیت های یادگیری، شناخت، انگیزه و رفتار خود را تنظیم و کنترل می کند(محمدامینی،1387). هم چنین نظریه ی شناختی- اجتماعی بندورا(1993)، برای رشد مدل یادگیری خودتنظیمی چهارچوب نظری مناسبی فراهم کرد که براساس آن در هر فرد عامل های بافتی و رفتاری فرصت لازم را، برای کنترل یادگیری دانشجو، فراهم می کنند(نیکوس و جرج - Nikos & George
،2005).
مطابق نظر بندورا -Bandura
(1977)، خودتنظیمی کاربرد توانایی ها و قابلیت های خود هدایتی، خودکنترلی و خودمختاری می باشد.
از نظر وی قابلیت های ذکر شده تحت تأثير باور افراد درباره ي خودكارآمدي در فعاليت ها و رفتارهاي مختلف است .خودتنظيمي، به عنوان كوشش هاي رواني در كنترل وضعيت دروني، فرايندها و كاركردها جهت دستيابي به اهداف بالاتر تعريف شده است (كول، لوگان و والكر -Cole, Logan & Walker
،2011). به طور کلی زیمرمن - Zimmerman, B. J.
(1990)، خودتنظيمي در يادگيري را به مشاركت فعال يادگيرنده (از نظر رفتاري، انگيزشي، شناختي و فراشناختي ) در فرآيند يادگيري، به منظور بيشينه كردن فرآيند يادگيري اطلاق نموده است.
خودتنظيمي رفتار، به استفاده ي بهينه از منابع گوناگون كه يادگيري را بيشينه مي سازد، گفته مي شود. خودتنظيمي انگيزشي، به كاربرد فعال راهبردهاي انگيزشي اطلاق مي شود كه يادگيري را بيشينه مي سازد و ترس و اضطراب را كاهش مي دهد . خودتنظيمي شناختي به كاربرد فعال راهبردهاي شناختي (كه خاص تكاليف هستند ) مربوط مي شود و خود تنظيمي فراشناختي، به كاربرد فعال راهبردهاي فراشناختي (كه راهبردهاي نظارتي و مديريتي هستند ) اطلاق مي شود كه يادگيري را بيشينه مي سازند(زاهد، رجبی و امیدی،1391).
بنابراین، نحوه ي مديريت خودتنظيمي به عنوان يك عامل كليدي در موفقيت تحصيلي كودكان، نوجوانان و بزرگسالان نقش دارد (پاجاراس و واليانته - Pajares & Valiante
،2002؛ کاپرارا، فیدا، وسچیون، دل بوو، وسچیو و باربارانلی - Caprara, Fida, Vecchione, Del Bove, Vecchio & Barbaranelli
، 2008)وبا ارتقاي سلامتي مرتبط است و در كنترل سلامتي اهميت ویژه ای دارد(بندورا،2005).
یادگیری خودتنظیمی بدين معني است كه دانشجو مهارت هايي براي طراحي، كنترل و هدايت فرايند يادگيري خود كسب می کند و براي يادگيري تمايل دارد و قادر است كل فرايند يادگيري خود را ارزيابي - Evaluation
كند و در مورد آن بينديشد(بری -Berry.C.A
، 1992). اسكراو و